اروپا، مسیحیت را به عنوان تنها دین راستین می دانست؛ ایینی که در هستة مرکزی آن تثلیث مقدس! جای داشت.مسیحیان بر این باور بودند که عهده دار و مالک حقیقت غایی هستند که خدا به آنان ارزانی داشته است. حضرت محمدصلی الله علیه وآله ربوبیت ادعا شده عیسی علیه السلام را رد کرد و تثلیث را بی اعتبار خواند و حتی خاطرنشان ساخت مسیح به صلیب کشیده نشده است و...؛ از این رو عده ای از مسیحیان و وابستگان به کلیساها ادعا کردند خاتم پیامبران بدعتی را در ایین مسیح به وجود آورده و تعالیم او با آموزه های مسیح و سیره و روش او در تضاد و تباین است. این برخورد منفی با پیامبراکرم و دین اسلام در قرون وسطی به شیوه ای خشن ادامه داشت و ویران گرترین تجلی عینی وحشت و نفرت از این ایین، جنگ های پی در پی صلیبی بود که طی آن صدها هزار مسلمان به دست افراطیون مسیحی قتل عام شدند.3 ارزیابی های متناقض در سال های پایانی قرن هیجدهم و نوزدهم میلادی، محققان و مشاهیر اروپایی ارزیابی متفاوتی از شخصیت رسول اکرم ارائه دادند. با از راه رسیدن گوته و نخستین اثر وی، احیای عزت رسول الله به عنوان صاحب نبوغ و جنبه های فوق العادة فکری و معنوی مورد توجه قرار گرفت. در نیمه قرن نوزدهم کارلایل» در سخنرانی های مشهور خود در لندن تحت عنوان در باب قهرمانان» با تجلیل و ستایش از خاتم پیامبران و پیام آور اسلام به عنوان شخصیتی شریف، اصیل و بزرگ منش در تاریخ، نگرش های کینه توزانة غربی ها را نسبت به محمد و آئین اش نکوهش و محکوم کرد. در همین دوران، شرق شناسان اروپایی به سرزمین های اسلامی وارد شده و با فرهنگ و تمدن و باورهای مسلمین از نزدیک آشنا شدند، اما متاسفانه بسیاری از آنان به جای گزارش صادقانه، به درج نکاتی روی آوردند که از خیال پردازی و تجسم های ذهنی آنان منشأ می گرفت و با واقعیت های فرهنگ و تعلیمات اسلامی و سنت های مردمان این نواحی انطباق نداشت.4 استمرار خصومت در سال های آغازین این قرن، نوعی کشش به عرفان اسلامی و سنت های شرقی در اروپا پدید آمد که با تأثیرپذیری از چنین جاذبه ای اسلام به عنوان دینی فطری، حاوی صفا و اخلاص و معنویت توصیف شد. در آلمان این ریلکه» عمیقا تحت تاثیر تعلیمات محمدی قرار گرفت و از دین اسلام به عنوان ایینی که پیروانش برای رسیدن به خدا به میانجی نیاز ندارند تجلیل کرد، ولی اغلب شرح حال نویسان در نگرش ها و نوع برداشت های خود نسبت به حضرت محمدصلی الله علیه وآله نکاتی تردیدآمیز را مطرح کردند و گویی آنان هم می کوشیدند همان باور کهنة توأم به کینه و نفرت عصر قرون وسطایی را دربارة بنیان گذار دین اسلام یعنی نبی اکرم احیا کنند.5 و این پندار موهوم، کلیشه ای و سطحی حتی در دانشنامه ها و فرهنگ های مرجع راه یافت اگرچه همه نویسندگان چنین خط مشی را دنبال نکردند. در سال های پس از دهة 1950م متخصصان علوم اسلامی در اروپا و مستشرقین و مروّجان آنان به جای پرداختن به دیدگاه های متعصبانه غربی به منابع اسلامی روی آوردند. این نویسندگان پس از ترجمة قرآن به زبان مادری خود در اروپا چنین نتیجه گرفتند که برخلاف عقاید و دیدگاه های موجود، حضرت محمدصلی الله علیه وآله انسانی فوق العاده، راستین و شریف بوده است؛ اگرچه گاهی بخش اعظمی از این فهم و شناخت تأمل برانگیز به طرز ویرانگری با تصویرگری غیرواقعی و دروغین افرادی مثل سلمان رشدی و کتاب هایی مثل ایات شیطانی» مختل می شد، آثاری که پیوسته واکنش بسیار منفی مسلمانان را به دنبال داشت. روزنه هایی به سوی روشنایی خوشبختانه برخلاف این مسیر پرافت وخیز، شناخت تازه ای که غرب از اسلام به دست آورد، موجب شد تا برای درک بهتر معیار های اساسی و اصولی مسلمانان، برخی از تفکرات دینی و اجتماعی اسلام را از نو مورد بررسی و بازبینی قرار دهد. به همین دلیل سرگذشت نامه های رسول اکرم که مستشرقان و دانشمندان اروپایی در سنوات اخیر نوشته اند به طور یقین واقع بینانه تر از آثار نسل های پیش است و آنان کوشیده اند حق شخصیت آسمانی آخرین پیامبر را به درستی ادا کنند. کتاب محمد رسول و سیاستمدار» از دبلیومونتگمری وات» از مشهورترین این مطالعات است. گونترلولینگ» نیز در کتابی به معرفی پیامبر اعظم پرداخت و آن حضرت را فرستاده ای الهی معرفی کرد که ادامه دهندة مسیر رسولان گذشته و ایین های آسمانی قبلی بود. ماکسیم رودنسون» در سرگذشت نامه ای که به حضرت محمد اختصاص داد، حقایق مهمی را عرضه داشت. آندرائه» هم کوشید تا نقش رسول خداصلی الله علیه وآله را در پیدایش اسلام و دین داری مسلمانان جهان به راستی و مطابق واقعیت نشان دهد.6 با این توضیحات اجمالی در ذیل به دیدگاه های متفکران غربی دربارة رسول اکرم صلی الله علیه وآله می پردازیم: گوستاولوبون چه گفته است: گوستاولوبون از جمله خاورپژوهان بلندپایه فرانسوی که در آثارش تعصب های یک جانبه و منفی نسبت به اسلام و ایین محمدی کمتر به چشم می خورد. او تعاریف زبیا و ستایش های جالبی از رسول خداصلی الله علیه وآله و علل گسترش این دین الهی دارد. اینک اجمالی از دید گاه هایش دربارة حضرت محمدصلی الله علیه وآله: محمد از اعقاب خاندانی شریف و برجسته بود. هرچه به چهل سالگی نزدیک می شد بیشتر مجذوب معنویت می گردید. تنها به غاری در کوه حرا می رفت و چندین روز و شب را با روزه، نماز و تفکر سپری می کرد. یکی از شب های سال 610 میلادی که در آن غار به سر می برد آن حادثة عظیم که محور همة تاریخ اسلام است برای او رخ داد. از آن پس وحی بارها تکرار شد. پیامبر در مدینه یک حکومت اسلامی تشکیل داد و بخش مهمی از وقت خود را صرف امور اخلاقی، اجتماعی و مناسبات سیاسی و امور نظامی کرد زیرا کار دین و دنیا را از هم جدا نمی دانست. با آن که پیامبر به تمامی امور رسیدگی می نمود از فرط فروتنی محبوب همگان بود. بارها او را می دیدند که پاپوش خود را می دوخت یا لباس خویش را وصله می زد یا از بازار خوراکی می خرید. با محرومان گشاده رو و در برابر گردن کشان با مهابت برخورد می کرد. با وجود سادگی و زهد و قناعت به وضع ظاهر خویش توجه داشت اگرچه تجملات و رفاه زدگی را برنمی تافت. اگر بزرگی را به میزان اثر مرد بزرگ در مردمان بسنجیم باید بگوییم محمد[صلی الله علیه وآله] از بزرگ ترین مشاهیر تاریخ است. وی درصدد بود قومی را که در توحّش بودند به سوی معنویت سوق دهد که موفق شد و از این لحاظ بر تمام مصلحان دیگر رجحان داشت.7 در وصف مونتگمری وات درست است که می گویند نارضایتی های اجتماعی و انحطاط امپراتوری های ایران و روم موجب توسعة اسلام گردید اما نشر و گسترش این ایین بدون صفات و فضیلت های رسول اکرم امکان پذیر نبود. وات» استاد مطالعات اسلامی و شرق شناسی در دانشگاه ادینبورگ انگلستان بود. حوزة اصلی مطالعاتش سیرة پیامبراکرم، تفسیر قرآن، فلسفه و عرفان، رابطه اسلام و مسیحیت و تاریخ جهان اسلام بود. وی در وصف رسول خداصلی الله علیه وآله می نویسد: شخصیت محمد به گونه ای بود که احترام و اعتماد مردم را بر اساس مجاهدت های دینی و خصال خوب هم چون شهامت، قدرت تصمیم و استحکام در رفتار توام با سخاوت جلب می کرد. اخلاق و رفتارش چنان پسندیده بود که محبت و دوستی مردم را به دست می آورد و آنان را به فداکاری برمی انگیخت. درست است که می گویند نارضایتی های اجتماعی و انحطاط امپراتوری های ایران و روم موجب توسعة اسلام گردید اما نشر و گسترش این ایین بدون صفات و فضیلت های رسول اکرم امکان پذیر نبود.8 از نگاه آنه ماری شیمل جنبه ای دیگر از زندگی پیامبر که امکان دارد با ذائقه غربی ها موافق ننماید، دین و دولت را درهم آمیختن است و این حالت، برهانی است روشن بر نقش منحصربه فرد محمد، شاهدی بر عظمت مقامش و حقیقت رسالتش. مگر می شود خداوندی که او را به سوی مردم مبعوث کرد در دلش نیافکند که امتش را به نیکوترین وجه هدایت کند. آنه ماری شیمل محقق و دانشور آلمانی اگرچه مسلمان نبود اما به تمدن و معارف اسلامی در تمامی ابعاد آن عشق می ورزید. وی یادآور شده است: خوانندگان مغرب زمین که با سنت آمیخته به نفرتی چندین قرنی نسبت به محمد[صلی الله علیه وآله] پرورش یافته اند شاید انگشت تحیر گزند که مهم ترین خصلت پیامبراکرم، مهربانی و تواضع اوست، تمامی مدارک و منابع معتبر از عطوفت و در عین حال وقار محمد سخن گفته اند. جنبه ای دیگر از زندگی پیامبر که امکان دارد با ذائقه غربی ها موافق ننماید، دین و دولت را درهم آمیختن است و این حالت، برهانی است روشن بر نقش منحصربه فرد محمد، شاهدی بر عظمت مقامش و حقیقت رسالتش. مگر می شود خداوندی که او را به سوی مردم مبعوث کرد در دلش نیافکند که امتش را به نیکوترین وجه هدایت کند. گسترش مقاومت ناپذیر اسلام بر شبه جزیرة عربستان در دوران زندگی پیامبر و بسط سریع و حیرت آور حکومت اسلامی در نخستین سده پس از رحلت پیامبر جای شکی باقی نگذارد که این دین ظفرمند همان ایین راستین است و آن کسی که آن را تبلیغ می کند پیامبر بر حق خداوند است چه کسی جز این انسان می توانست آخرین وحی جامع را ازسوی پروردگار بیاورد.9 از نظر برتولد اشپولر اشپولر در زمینة مباحث شرقی از مراکز علمی چندین کشور موفق به اخذ درجة دکترا گردید. وی به پانزده زبان آشنایی کامل داشت و از جمله مستشرقان آلمانی است که دربارة فرهنگ و ملل اسلامی در خاورمیانه و سایر قلمروهای جهان اسلام تحقیقات و مطالعاتی انجام داد. وی در دانشگاه برلین، مونیخ، گوتینگن و هامبورگ استاد رسمی کرسی اسلام شناسی و تاریخ مناطق شرقی بود. وی می نویسد: مشاجرات و تردیدهای ادوار نخستین مسیحیان که سیمای حضرت محمد را برخلاف حقیقت آن چه بود، نشان می دادند، بی چون و چرا باطل است و در این که محمد نسبت به رسالت پیامبری خویش صادق بوده، هیچ گونه تردیدی وجود ندارد. هیچ کس نمی تواند منکر شود که ظهور آن حضرت جلوی بسیاری از خلاف ها و افراط کاری ها را که در جوامع آن روز رایج بود گرفت و از همان مراحل نخست سیمایش در جوامع اسلامی مورد تجلیل و تکریم قرار گرفت و عصمت و لغزش ناپذیری او امر مسلمی گردید و کردار و رفتارش به عنوان نمونه عالی نگریسته می شود.10 دیدگاه های دیگر داشمندان او قانون گذاری خردمند بود که می خواست بشریت را از بدبختی، جهل و فساد رهایی بخشد و هرگز قانونی کامل تر از قوانین قرآن که به وی وحی گردید، نازل نشده است. ایین محمد[صلی الله علیه وآله] بهتر از ایین مسیحیتی بود که ساختة اوهام و خیالات و افکار پیروان خود بود زیرا عنصر فروزندة تعلیمات مسیح در پس ابرهای دروغ و اوهام پنهان گشته است. اسلامی که او آورد دربارة زندگی بشر هیچ نکته ای را فروگذار نکرده و یگانه دینی است که با سرشت و طبیعت انسان ها انطباق دارد. اگر بزرگی هدف، کم بودن ابزار و رسیدن به نتایج شگفت انگیز سه محور سنجش هوش بشری باشد چه کسی ادعای مقایسه بزرگ مردان تاریخ کنونی را با حضرت محمد دارد. او تنها کسی بود که در تاریخ در دو بعد دین و دنیا در نهایت موفقیت قرار می گیرد. ولتر: دینی که [حضرت] محمد آورد بی شک از مسیحیت برتر بود. او قانون گذاری خردمند بود که می خواست بشریت را از بدبختی، جهل و فساد رهایی بخشد و هرگز قانونی کامل تر از قوانین قرآن که به وی وحی گردید، نازل نشده است.11 کارلایل: گرچه به نظر فلسفی تعلیمات [حضرت] محمد صورت کاملی از تعالیم مسیح بود لیکن اگر به دقت به سرعت تاثیر تعلیمات اسلام به دل ها بنگریم یقین خواهیم کرد که ایین محمد [صلی الله علیه وآله] بهتر از ایین مسیحیتی بود که ساختة اوهام و خیالات و افکار پیروان خود بود زیرا عنصر فروزندة تعلیمات مسیح در پس ابرهای دروغ و اوهام پنهان گشته است.12 دکتر گرینه: ایات قرآن را به دقت مطالعه کردم و از این کتاب حقایق زیادی برای من کشف شد و از این رو یقین کردم پیامبراکرم از روی حقیقت، پیامبر بر حق است زیرا این کتاب را متجاوز از هزار سال قبل برای مردمی آورده که در آن روز ابدا اطلاعی از کشف های علوم جدید در دسترس کسی نبوده است.13 دکتر ینواست: در قرآن ایاتی دیده می شود که با گذشت قرن ها، با آخرین اکتشافات علمی امروز تطبیق می کند این موضوع مرا قانع ساخت و موجب شد که به یگانگی خدا و به نبوت حضرت محمد[صلی الله علیه وآله] ایمان آورم. اسلامی که او آورد دربارة زندگی بشر هیچ نکته ای را فروگذار نکرده و یگانه دینی است که با سرشت و طبیعت انسان ها انطباق دارد.14 جرج برنارد شاو: محمد[صلی الله علیه وآله] را باید منجی بشریت خواند. من اعتقاد دارم که اگر مردی مثل او حاکمی در عصر جدید می شد برای حل مشکلاتش از صلح و دوستی استفاده می کرد. او عالی ترین مردی بود که روی زمین پا گذشته است. او به دین دعوت کرد. یک تمدن را پایه گذاری نمود، ملتی را بنا نهاد و اخلاق را نهادینه کرد.15 لامارتین شاعر و مورخ: اگر بزرگی هدف، کم بودن ابزار و رسیدن به نتایج شگفت انگیز سه محور سنجش هوش بشری باشد چه کسی ادعای مقایسه بزرگ مردان تاریخ کنونی را با حضرت محمد دارد. این مرد نه فقط ارتش ها، قوانین، فرمانروایی، مردمان و سلسله ها بلکه میلیون ها نفر یعنی یک سوم از ساکنان کرة زمین و حتی بیش از آن را به جنبش و حرکت واداشت.16 پرفسور هورو گرونجی: وحدت ملت های بنا نهاده شده توسط پیامبراکرم براساس اصول اتحاد بین المللی و اخوت بشری بنا گردیده که می تواند الگویی برای ملت های دیگر باشد در حقیقت هیچ ملتی در جهان نمی تواند نظیری برای فهم ایده اتحاد ملل که در اسلام انجام شده نشان دهد.17 میشل اچ هارت: من محمد[صلی الله علیه وآله] را برای معرفی در فهرست اشخاص پر نفوذ دنیا که خوانندگان را متعجب می کند برگزیدم اما دریافتم که او تنها کسی بود که در تاریخ در دو بعد دین و دنیا در نهایت موفقیت قرار می گیرد.18 کا.اس.راماک ریشنارائو (استاد فلسفه): شخصیت محمد به گونه ای است که رسیدن به تمام حقیقت آن بسیار سخت است. نظری اجمالی این ابعاد را روشن می کند: محمد پیامبر، دلاور، سیاستمدار، سخنور، اصلاح طلب، پناه دهنده یتیمان، حامی بردگان، منجی زنان، قاضی و روحانی است. او یک قهرمان است.19 پی نوشت ها 1. سوره صف، ایه 1. 2. سوره نساء، ایة 55. 3. نک: استیون رانسیمان، تاریخ جنگ های صلیبی، ترجمه: منوچهر کاشف. 4. مینو صمیمی، محمد در اروپا، ترجمه: عباس مهرپویا، ص46ـ45. 5. همان، ص47. 6. آنه ماری شیمل، محمدرسول خدا، ترجمه: حسن لاهوتی، مقدمه مولف. 7. نک: ویل دورانت، تاریخ تمدن، بخش اول از عصر ایمان، فصل هشتم. 8. مونتگمری وات، محمد پیامبر و سیاستمدار، ترجمه: اسماعیل والی زاده، ص296ـ294. 9. آنه ماری شیمل، محمدرسول خدا، ترجمه: حسن لاهوتی، ص 91-90. 10. برتولد اشپولر، جهان اسلام، ترجمه: دکتر قمرآریان، ص42ـ41. 11. جواد حدیدی، اسلام از نظر ولتر، ص103ـ99. 12. نصرت الله نیک بین، اسلام از دیدگاه دانشمندان غرب، ص36. 13. فرهنگ اسلام شناسان خارجی، ج اول، ص191. 14. همان، ج1، ص16. 15. نشریه سیاحت غرب، ش38، شهریور1385، ص5. 16. همان، ص6. 17. همان، ص9. <span lang="FA" style="f
نظرات شما عزیزان:
|